کد خبر: ۱۰۳۶۵
۰۴ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۸
روایتی از رتق‌وفتق امور سه قلعه مجاور هم در دهه ۵۰

روایتی از رتق‌وفتق امور سه قلعه مجاور هم در دهه ۵۰

آن‌طور‌که در خاطر محمد‌ وزیری هست، ۲۸‌خانوار در خیابان یوسفیه فعلی ساکن بودند و همه به هم برای تأمین نیاز‌های محله کمک می‌کردند؛ خواه ساخت مسجد بود یا تأمین کالا‌های معیشتی یا هر نیاز دیگری.

همان حوالی پیروزی انقلاب اسلامی به مشهد می‌آید و در قلعه (روستای) قاسم‌آباد ساکن می‌شود. محمد وزیری خوب یادش است سه روستای مجاور هم قاسم‌آباد، امامیه و نصوح‌آباد توسط انجمن‌هایی در هر روستا با دو اتاق به نام‌های «اصناف» و «انصاف» اداره می‌شد.

این دو اتاق دراختیار معتمدان روستا‌ها بود و به آنها اعضای انجمن روستا می‌گفتند که ساز‌و‌کار جالبی برای تأمین نیاز‌های روستاییان داشتند.

 

رساندن کالا‌های مصرفی به مردم

آن سال‌ها برای برق محله و خیلی نیاز‌های دیگر روستاها، همین قدیمی‌ها مانند محمد وزیری پیگیر می‌شدند تا همه این کار‌ها و اقدامات کم‌کم سامان‌دهی شد، آن هم در‌قالب دو اتاق به نام‌های اصناف و انصاف. 

محمد وزیری می‌گوید: در اتاق اصناف و انصاف که هرکدام مُهر هم داشتند، قصه‌های جالبی برای اهالی رقم می‌خورد. من بودم و اشرفی، محمدی، حاج‌حسن طوسی و آقای دوستی که امور روستای قاسم‌آباد را رتق‌و‌فتق می‌کردیم. کالا‌هایی مانند قند و شکر و روغن و گاز و نفت که در روستا نبود، از‌طریق اتاق اصناف این چند آبادی به مردم روستا‌ها می‌رسید. ما اعضای انجمن موظف بودیم کالا‌های مورد‌نیاز مردم را از بخشداری طرقبه بگیریم و در اتاق اصناف بین مردم عادلانه توزیع کنیم.

 

روایتی از رتق‌وفتق امور سه قلعه مجاور هم در دهه ۵۰

بولوار امامیه / منبع عکس: مرکز اسناد شهرداری مشهد

نصب ترانس برق در مسجد صاحب‌الزمان (عج)

به گفته وزیری به‌همت مردم و با سیاست خودیاری انجمن و اتاق اصناف، قبل از سال‌۶۰ برق هم به این روستا‌ها آمد؛ «توانستیم دو ترانس برای این روستا‌ها به ارزش ۷۵‌تومان بگیریم و چندین تیر چوبی چراغ برق را تأمین کنیم. یک ترانس را برای قلعه قاسم‌آباد نصب کرده بودیم و ترانس دیگر را در مسجد صاحب‌الزمان (عج) (در محله رسالت فعلی) که از سال‌۵۷ تأسیس شده بود.

تیر‌های چوبی را نیز همان سال و با خود‌یاری اهالی روستا‌ها برای محله تهیه و نصب کردیم که هنوز هم از آن تیر‌ها در محله دیده می‌شود. بعداز تیرکشی و سیم‌کشی از هر منزلی ۲۵۰‌تومان می‌گرفتیم که کنتور برای آنها نصب کنیم و این‌طور شد که هر سه قلعه روشن شد.»

آن‌طور‌که در خاطر محمد‌آقاست، ۲۸‌خانوار در خیابان یوسفیه فعلی ساکن بودند و همه به هم برای تأمین نیاز‌های محله کمک می‌کردند؛ خواه ساخت مسجد بود یا تأمین کالا‌های معیشتی یا هر نیاز دیگری.

 

اتاق انصاف و حل و فصل مشکلات با ریش‌سفیدان بود

اتاق انصاف، اما برای حل‌و‌فصل مشکلات اهالی این سه قلعه بود. وزیری تعریف می‌کند: مشکلات و اختلاف‌ها و نزاع بین مردم از‌طریق اتاق انصاف حل‌و‌فصل می‌شد. ساز‌و‌کارش بر‌مبنای کدخدا‌منشی بود.

هر‌کس مسئله‌ای داشت که نمی‌توانست حلش کند، می‌آمد سراغ اتاق انصاف روستایش و از معتمدان می‌خواست که میانجیگری کرده و آن دعوا و مشکل را برطرف کنند. مردم به اعضای انجمن بسیار اعتماد داشتند. می‌دانستند امین هستند و مسائل داخلی را جایی بیان نمی‌کنند. به‌همین‌دلیل با خیال راحت سراغ ما می‌آمدند و حتی به‌جز بیان مشکلات، برای بسیاری از مسائل هم از اعضای اتاق انصاف مشورت می‌گرفتند. 


* این گزارش چهارشنبه ۴ مهرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۷ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44