
روایتی از رتقوفتق امور سه قلعه مجاور هم در دهه ۵۰
همان حوالی پیروزی انقلاب اسلامی به مشهد میآید و در قلعه (روستای) قاسمآباد ساکن میشود. محمد وزیری خوب یادش است سه روستای مجاور هم قاسمآباد، امامیه و نصوحآباد توسط انجمنهایی در هر روستا با دو اتاق به نامهای «اصناف» و «انصاف» اداره میشد.
این دو اتاق دراختیار معتمدان روستاها بود و به آنها اعضای انجمن روستا میگفتند که سازوکار جالبی برای تأمین نیازهای روستاییان داشتند.
رساندن کالاهای مصرفی به مردم
آن سالها برای برق محله و خیلی نیازهای دیگر روستاها، همین قدیمیها مانند محمد وزیری پیگیر میشدند تا همه این کارها و اقدامات کمکم ساماندهی شد، آن هم درقالب دو اتاق به نامهای اصناف و انصاف.
محمد وزیری میگوید: در اتاق اصناف و انصاف که هرکدام مُهر هم داشتند، قصههای جالبی برای اهالی رقم میخورد. من بودم و اشرفی، محمدی، حاجحسن طوسی و آقای دوستی که امور روستای قاسمآباد را رتقوفتق میکردیم. کالاهایی مانند قند و شکر و روغن و گاز و نفت که در روستا نبود، ازطریق اتاق اصناف این چند آبادی به مردم روستاها میرسید. ما اعضای انجمن موظف بودیم کالاهای موردنیاز مردم را از بخشداری طرقبه بگیریم و در اتاق اصناف بین مردم عادلانه توزیع کنیم.
بولوار امامیه / منبع عکس: مرکز اسناد شهرداری مشهد
نصب ترانس برق در مسجد صاحبالزمان (عج)
به گفته وزیری بههمت مردم و با سیاست خودیاری انجمن و اتاق اصناف، قبل از سال۶۰ برق هم به این روستاها آمد؛ «توانستیم دو ترانس برای این روستاها به ارزش ۷۵تومان بگیریم و چندین تیر چوبی چراغ برق را تأمین کنیم. یک ترانس را برای قلعه قاسمآباد نصب کرده بودیم و ترانس دیگر را در مسجد صاحبالزمان (عج) (در محله رسالت فعلی) که از سال۵۷ تأسیس شده بود.
تیرهای چوبی را نیز همان سال و با خودیاری اهالی روستاها برای محله تهیه و نصب کردیم که هنوز هم از آن تیرها در محله دیده میشود. بعداز تیرکشی و سیمکشی از هر منزلی ۲۵۰تومان میگرفتیم که کنتور برای آنها نصب کنیم و اینطور شد که هر سه قلعه روشن شد.»
آنطورکه در خاطر محمدآقاست، ۲۸خانوار در خیابان یوسفیه فعلی ساکن بودند و همه به هم برای تأمین نیازهای محله کمک میکردند؛ خواه ساخت مسجد بود یا تأمین کالاهای معیشتی یا هر نیاز دیگری.
اتاق انصاف و حل و فصل مشکلات با ریشسفیدان بود
اتاق انصاف، اما برای حلوفصل مشکلات اهالی این سه قلعه بود. وزیری تعریف میکند: مشکلات و اختلافها و نزاع بین مردم ازطریق اتاق انصاف حلوفصل میشد. سازوکارش برمبنای کدخدامنشی بود.
هرکس مسئلهای داشت که نمیتوانست حلش کند، میآمد سراغ اتاق انصاف روستایش و از معتمدان میخواست که میانجیگری کرده و آن دعوا و مشکل را برطرف کنند. مردم به اعضای انجمن بسیار اعتماد داشتند. میدانستند امین هستند و مسائل داخلی را جایی بیان نمیکنند. بههمیندلیل با خیال راحت سراغ ما میآمدند و حتی بهجز بیان مشکلات، برای بسیاری از مسائل هم از اعضای اتاق انصاف مشورت میگرفتند.
* این گزارش چهارشنبه ۴ مهرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۷ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.